شبکه آی فیلم چهار چرخ را دوباره گذاشته است. فارغ از محتوای شبه
فمینیستی اش و نشان دادن مرد خانه به صورت یک بازیچه و شبه احمق، خانه ی
قدیمی اش را دوست دارم...
خدایا! بد حال تر و پریشان روزگارتر از من کیست؟
اگر هم اکنون و با حالی چنین، راهی قبر شوم، بالین جاودانه ی خویش را مهیا نکرده ام. برای این اقامتگاه دایمی ام، فرشی از کارهای خوب، نبافته ام.
چرا گریه نکنم؟ منی که نمی دانم فرجام کارم چگونه خواهد بود؟ من که ارتعاش بال های مرگ را زمانی بالای سرم احساس می کنم که در پشت سر جز زیستی غفلت آلود نداشته ام. زندگی را جز به سهو، سپری نکرده ام.
چرا گریه نکنم؟ برای جان سپردنم گریه می کنم، برای تاریکی قبرم گریه می کنم. برای سوال نکیر و منکرم گریه می کنم. برای برانگیخته شدم و خروج از قبرم گریه می کنم. عریان و خوار و خفیف، با بار سنگینی از گناه. برای آن لحظه ای گریه می کنم که به چپ و راست می نگرم و جایگاه مردم را متفاوت با جایگاه خودم می بینم.
مگر نه برای هر کسی در آن روز جایگاهی است؟
چهره هایی در آن روز شادمان و خرم و خندانند و چهره هایی مغموم و خوار و گرفته و درهم...
بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی/ سید مهدی شجاعی
در آستانه ی 25 سالگی ام دائما مرور می کنم این ربع قرن بودن را.
بیشتر هم می روم به نوجوانی هایم.. نوجوانی ای که با فوتبال و شعر و موسیقی و خواب و درس گذشت. همین.
از آن دوران، چند دفتر و سر رسید مانده و شده خاطره؛
دفتر شعری که جلدش آبی است! آبی به خاطر استقلالی بودنم... آن سالها رنگ قرمز را کلا حذف کرده بودم از میان رنگ ها. و هر چه دوست داشتی بود برایم آبی بود.. داخل دفتر جلد آبی ام شعرهای خوب را می نوشتم. بعضی وقت ها هم عکس بازیکنان فوتبال از مجلات و روزنامه ها را می بریدم و می چسباندم لابه لای شعرها!
چند سررسید و تقویم استقلال هم داشتم؛ نتایج بازی های استقلال و بازی های مهم جهانی را توی آن می نوشتم. بعضی وقت ها هم می دادم معلم های آقا که برایم یادگاری بنویسند...
معلم جبر و احتمال مان برایم نوشته:
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس
چقدر با معلم ها کل کل می کردم سر استقلال و پیروزی...
دو دفتر برنامه ریزی برای کنکور کارشناسی هم دارم! دوستشان دارم..
به جز این ها، چندین نوار ترانه مانده هم برایم... از خواننده های مختلف... چقدر با این ها سر می کردم... چه غروب ها یی که با این ترانه ها گذشت...
_حالا نه فوتبال می بینم و نه موسیقی گوش می دهم و نه خوب می خوابم..._
سر رسید هایی هم از این سالهای اخیرم مانده، پر است از خلاصه کتب مختلف از جمله شهید مطهری، یا اقتصاد و تاریخ عقاید اقتصادی، کارها و بررسی های فرهنگی و بررسی های علمی، جلسات و ...
اما این ها هم به خاطرات پیوست!
ماه رجب نازنین باز هم زود و ناباورانه رفت
و شعبان عزیز آمد باشد که قدرش بدانیم...
به قول حافظ:
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید | از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد |
14-15 سالگی، چشمانم را می بستم و به رنگ واژه ها فکر می کردم که مثل اشیاء باید رنگ داشته باشند. ناخودآگاه و بدون فکر کردن به مفهومشان، رنگ خاصی داشتند برایم. مثلا "عشق" ؛ یا آبی یا سبز تداعی می شد در خاطرم... اوایل فکر می کردم آبی اش به خاطر استقلالی بودن م هست ولی سبزش؟ و اینجا گیر می کردم!
بعدها رنگ را در مفهوم یافتم...
یادم افتاد پیش از آنکه استقلالی شود و شوم، رنگ آبی را در آسمان دیده ام؛ آسمان وسیع و بلند. رها شدگی با رفتن به آسمان برایم معنی داشت. تا اوج رفتن، رها شدن، سبکبالی...
و رنگ سبز را با برگ و درخت شناخته بودم؛ طراوت و شادی و فرح خاصی که جان می بخشد.
و فهمیدم..
عشق واقعی، رها شدن از قید و بندهاست، آزادگی دارد و سبکبالی که جان می بخشد؛ روح را تازه می کند و می برد تا به اوج، به بلندای آسمانی که می شود در ذهن تصور کرد و در اصل بالاتر از آسمان...
عشق واقعی آبیِ آسمانیِ سبز رنگ است...
مادر می گوید افسرده می شوی.. می گوید برو لااقل قدمی بزن. آخر یک ماهی می شود که از خانه بیرون نرفته ام. حتی تا سر کوچه! یک ماهی می شود که جز اعضای خانواده کسی را ندیده ام! یک ماهی می شود ...
همه ی زندگی ام شده خواب ، کتاب ، لپ تاپ و دیگر هیچ! البته در پس زمینه ای از بی قراری؛ از بی حضور یار و می ناب.
مدرک ارشدم آمد گویا باید بروم و کوزه ای مهیا کنم.
وقتی خانه _ی تن_ نشینی نمی توانی می خانه نشین شوی.. می ناب ش را ندارم.. خیلی وقت است که می نابی ننوشیده ام و مست در عالم حق نشده ام..
اما یک ماهی می شود که از چاردیواری خانه ی پدری بیرون نرفته ام... وقتی اینقدر توان نیست ما را با می نوشیدن و خروج از خانه ی تن بی حضور یار چکار؟
اگر اهل سفر و سفر کردنین و دلتون میخواد راجع به جاهای دیدنی دنیا و جاذبه های عجیب وغریب بیشتر بدونین، واستون یه پیشنهاد خوب دارم، من امروز وقتی داشتم دنبال یه تور گرجستان با قیمت مناسب میگشتم با دیاکوپرواز آشنا شدم که مطالب خیلی جالبی راجع به گرجستان نوشته بودن، این مطلب ها خیلی به من تو انتخاب مکان هایی که دوست دارم در گرجستان ببینم کمک کرد.
بعد از خوندن راجع به مردم و فرهنگ گرجی ها یه سری مطلب جذاب هم راجع به استانبول خوندم و حسابی وسوسه شدم که برای سفر بعد حتما تور استانبول رو انتخاب کنم. راستی اگه بخواین سفر ارزون تری داشته باشین یا دنبال تور لحظه آخری هستین، دیاکوپرواز پیشنهادهای خوبی داره، توصیه میکنم حتما یه سر بزنین.
حتما وقتی تصمیم دارین به یک شهر ساحلی آروم سفر کنین، کل اینترنت رو دنبال تور پاتایا میگردین و با کلی سایت های مختلف و تورهای عجیب غریب با قیمتای جور واجور و تور لحظه آخری روبرو میشین و حسابی کلافه میشین. حالا میخوام با معرفی سفر بابا از یک سردرگمی بزرگ نجاتتون بدم
سفربابا سایتی هست که آژانس های گردشگری معتبر تورهای خودشون رو توش ثبت میکنن و یک مرجع تور کامله، حالا اینکه شما دنبال تور آنتالیا باشین یا تور آذربایجان فرقی نمیکنه خیلی راحت میتونین با انتخاب کشور مقصدتون تورهای مورد نظرتون رو پیدا کنین و با جاذبه های گردشگری مقصدتون هم آشنا بشین.
خرید بک لینک
,فروش بک لینک دائمی با کیفیت - سئو روز
خرید بک لینک دائمی | بک لینک انبوه
خرید بک لینک دائمی در سایتهای رنک دار
خرید رپورتاژ - بک لینک دائمی - بک لینک / افزایش پیج رنک گوگل و ...
بک لینک باز|بک لینک قوی|بک لینک ارزان
خرید بک لینک-بک لینک خارجی- بک لینک دائمی-Buy and Sell Quality ...
مدرن بک لینک: خرید بک لینک , فروش بک لینک , خرید بک لینک ارزان ...
بک لینک ارزان دائمی و قوی
بک لینک ارزان: فروش بک لینک|خرید بک لینک
خرید بک لینک دائمی و ایرانی - فروش بک لینک ،بک لینک
-
خرید بک لینک باکیفیت
-
درج لینک در 500 سایت ایرانی - قیمت مناسب و کیفیت مطلوب
- خرید پاپ آپ
- بک لینک قدرتمند
- رپورتاژ آگهی
- طنین وب
-
خرید بک لینک بسیار قوی - دههانمونه کاردر صفحه اول گو گل
-
سایت خود را به صفحه اول گو گل بیاورید