انفجار معدن آزادشهر به عنوان نماینده بخش معدن کشور و اشتغال بیش از ۱۴۰ هزار نفر نشان داد وضعیت در معادن بسیار اسفبارتر از آن است که نشان می دهد.
با تمرکز سرمایهگذاران بر نشانههای سمج افزایش عرضه نفت، قیمت این کالای اساسی در اطراف کمترین رقم در 7 ماه گذشته قرار گرفت.
بانک مرکزی امروز (سه شنبه) ارزش برابری 39 واحد پولی را اعلام کرد که بر مبنای آن ارزش 13 ارز از جمله دلار آمریکا نسبت به دیروز افزایش و 22 ارز دیگر همچون یورو و پوند انگلیس کاهش یافت؛ چهار ارز نیز ثابت ماندند.
«اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین / خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را خوشنود کند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بیازارد واز تو خواهم توفیق در آن براى اینکه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمایم اى بخشنده سائلان»
رونق تولید و افزایش میزان اشتغال یکی از ضرورت های اقتصادی کشور است و به گفته بسیاری از کارشناسان این امر محقق نخواهد شد مگر با توانمندسازی صنایع و تجهیز آن ها به فناوری های روز دنیا. دولت یازدهم در سال های گذشته سعی نموده است با پرداخت تسهیلات به کمک صنایع بیاید و آن ها را در تجهیز به ماشین آلات جدید کمک کند. طرح رونق تولید نیز به همین منظور از روز شنبه مورخه 27 خرداد 1395 کلید خورده است.
نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس، از دستگیری ۴۰ نفر از عناصر گروهک تروریستی داعش توسط اداره اطلاعات آذربایجان غربی در شهرستان های پیرانشهر، سردشت، مهاباد، بوکان و تکاب خبر داد.
هر زمان صحبت از طراحی های اداری می شود ، همه به یاد رنگهای قهوه ای ، کرم و مشکی می افتند با همان مبلمان های منضبط و حال و هوای خشک. اغلب طراحان داخلی اینگونه فضاها نیز ، در تلاشند از این معیار دور نشوند و در طول طراحی آن را حفظ می نمایند.طراحی چهارچوب دارد، اما خلاقیت در آن سقفی ندارد. دست و پای خود را در طراحی نبندید.ذهن خود را رها کنید.خودتان را در فضایی که می خواهید طراحی کنید قرار دهید. نیازهای شما چیست ؟چگونه عملکرد بهتری درآن فضا خواهید داشت؟چه رنگی به شما پویش بالاتری میدهد؟فعالیت های شما در چه بستر حرکتی روان تر خواهد بود؟ کمی ساختار شکنی بد نیست،البته فراموش نکنید این پرواز دادن ذهن ، شما را از کاربری اصلی فضا دور نسازد. ذهن معمارانه خود را تربیت کنید در حیطه ایی که شما برایش تعریف می کنید قدم بزند و خلق کند. برای درک بهتر این مطلب تصاویر قبل و بعد از طراحی یک فضای اداری را مشاهده نمایید تا دریابید چگونه خلاقیت در استفاده از رنگ سبز و بافت چوب، یک فضای قدیمی و سرد را به دفتر کار گرم و دلپذیری بدل نموده
حس می کنم کار مدیر این مدرسه، نشان از یک بی درکی می دهد و بوی حماقت دارد یا شاید نشان مشکل روانی داشتن است. وگرنه مگر می شود یک مدیر نفهمد این تبعیض و بی عدالتی _آنهم برای کودکان ابتدایی_ چقدر چقدر و چقدر بار منفی دارد _و درد آور است؟ یعنی یک مدیر در این حد نباید بفهمد؟
___ می سوزم از درد بی فکری بعضی ها، می سوزم...
موضوعش روز نوشت های انتقال ضریح جدید امام حسین علیه السلام از قم به کربلاست که به پیشنهاد رضا امیرخانی توسط مهدی قزلی نوشته شده.
اگر قرار باشد این کتاب را معرفی کنم به عده ای، اول از همه به مسئولین مملکتی معرفی می کنم؛ بعضی هاشان از قافله مردم عقب اند! مردم را نفهمیده اند...
«اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازهی مکانیکیاش همانجا بود با تعجب بیرون آمد و مات مات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را شش تیغه کرده بود و تمام لباسهایش روغنی بود. خواست دستهایش را بگذارد روی شیشههای جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دستهایش شد. دستهایش را پشت کمرش برد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آنطرفتر، دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباسهای سفید کار و یکیشان فرصت نکرده بود کلاهش را هم بردارد. کمکم مردم جمع میشوند. تعمیرکار برای اینکه مردم به لباسهایش برخورد نکنند و روغنی نشوند، عقبتر ایستاده بود. حال خوبی پیدا کرده بود. روزیِ تعمیرکار از خیلیها مثل من بیشتر بود آن روز.»
انگار قسمت شده فردا بروم به مشهد الرضای باصفا... _انگار می گویم، چون هنوز باورم نمی شود...
باورم نمی شود چون بعد از نرفتن های طولانی، این چند سال آخر به یک دعوت های اسفند ماهی عادت کرده بودم و فکرش را نمی کردم که زودتر از اسفند روزی بشود که مرا بخواهد امام رئوفم ...
یک دفعه ای و بی مقدمه، دعوت کرده اند و امیدوارم برسم... برسم و بشود برم نزدیک ضریح و صبح ها سرم را بگذارم روی زمین و هی اشک بریزم و هی اشک بریزم و اصلا حرف م نیاید و فقط حس کنم و بشنوم زمزمه های زیارت امین الله ... من با حس کردنِ بویِ خاصِ هر کس و هر جا با گوش دادن به صدا های خاص هر کس و هر جا آرام تر می شوم... برای همین است در مجالس دعا، بیشتر گوش می دهم تا بخوانم... البته نه هر کس و هرجایی که همه را معنی دهد! نه! هر جا که رنگی و بویی از خدا باشد...
خدا کند زود زود زود فردا بشود که من بروم و از این تلاطم ها رها شوم... خودم را رها کنم در صحن عتیق آقا... خدا کند که زودتر فردا بیاید...